الان احتمالا لذتبخش ترین کار دنیا برام اینه که تو رو از پشت با لباس های زمستونی دنبال کنم ، و وختی بر میگردی و تو چشمام نگاه میکنی، بایستی، تا بیام و زل بزنم تو چشمات، لب هاتو ببوسم و خداحافظی کنیم.


ولی چون الان بهاره، ترجیح میدم تو تختم پرسه بزنم و تو تاریکی اتاق به طراحیام خیره شم و بگم ای زمستون .. هعی!