یارو دوربین خرید، عکاس شد؛
اون یکی زن گرفت، بابا شد.

این که خب وضعش معلومه،با عکساش دهن مارو سرویس میکنه، لوگو شم میزنه پاش که یه اسکلی یوخ  پا نشه بیاد بدزده این آشغالارو ازش! ته تهشم چارتا چاقال مثه خودش ازش تعریف می کنن و چار بار گُهِ همدیگه رو میخورن به به چه چه می کنن تموم میشه میره .. باید دعا کنیم ازدواج کردنش مثه دوربین خریدنش و بچه دار شدنش مثه عکاس شدنش نباشه فقط!

اما اون بچه، احتمالا در بهترین حالت راه جواب دادن به عقده هاشو خریدن یه دی اس ال ار تخمی و گرفتن چارتا عکس تخمی تر و ... میبینه. ولی خب این بهترین حالتشه!

ولش کن ما چرا به حالتای بدش فک کنیم؟ ننه بابای چاقالش باید فک میکردن!
کاش بعدش بکنن لااقل.. ینی بابای چاقالش کاش یه فکری هم بکنه اون وسط مسطا..

ولی بیا عوضش به این فک کنیم که اقلا ما دیگه چاقال نباشیم.


بر عبث می پایم؛
در و دیوار به هم ریخته شان.. بر سرم می شکند؛
همشم بخاطر توعه چاقاله.. :) ؛