انقلاب کردیم؛

روسری هایمان را سفت کردیم؛

روسپی خانه ها را تخته کردیم؛

کاباره ها را به آتش کشیدیم؛

خودمان یادمان رفت.

رضاخان چادر از سر زنان کشید، نتوانست حرمتش را بریزد، ما چادر سر کردیم و حرمتش را ریختیم.

روسپی خانه هایی ساختیم، با ریش ها و چادرها قایمش کردیم تا گناه نباشد.

یقه ی مان را سفت بستیم، با خاهران خود همبستر شدیم، تا زنای با غیر نکرده باشیم.

فاحشه هایی شدیم، چادر به سر و قرآن بدست و سبحان الله و استغفرالله بر لب، تا به دوزخ نرویم.

فاین تذهبون؟؛